پیتر لینچ کیست؟ چند توصیه از مدیر افسانهای صندوق ماژلان
توصیه های پیتر لینچ از مدیران افسانهای وال استریت
پیتر لینچ یکی از موفقترین و شناخته شدهترین سرمایهگذاران در تمام دوران ها است. لینچ مدیر افسانهای سابق صندوق ماژلان در کارگزاری فیدلیتی است.
با بیگ اینکام همراه باشید تا از این مرد افسانه ای دنیا و توصیه هایش بیشتر بدانید …..
پیتر لینچ
پیتر لینچ یکی از موفق ترین و شناخته شده ترین سرمایه گذاران دنیا است. لینچ مدیر حرفه ایِ سابق صندوق Magellan (یکی از بزرگترین کارگذاری های سرمایه گذاری ) بود. او در سال ۱۹۷۷ در سن سی و سه سالگی مسولیت مدیریت صندوق سرمایه گذاری شرکت Fidelity را به عهده گرفت. او این کار را برای سیزده سال انجام داد و با موفقیت در سال ۱۹۹۰ در سن چهل و شش سالگی بازنشسته شد.
از سبک سرمایه گذاری او به عنوان یک سبک سازگار با محیط اقتصادی در آن زمان یاد می شود، اما لینچ همیشه تاکید کرده است که شما باید بتوانید استراتژی معاملاتی خودتان را پیدا کنید.
پیتر لینچ در یازده سالگی وقتی که در بازی گلف وسایل بازی را حمل می کرد، حرف هایی در مورد بازار سهام می شنید که موجب شد به این کار علاقه مند شود. این در زمانی بود که کار در بازار سهام خوب گل کرده بود. او با مبلغ ناچیز کمک هزینه ی دانشجویی وارد دانشگاه بوستون شد و الباقی هزینه هایش را با همان حمل وسایل بازی در گلف فراهم می کرد. او در سال ۱۹۶۵ در رشته ی سرمایه گذاری فارغ التحصیل شد و در سال ۱۹۶۶ به عنوان کارآموز در شرکت Fidelity مشغول به کار شد.
بهترین توصیه های پیتر لینچ را بخوانید
حال به این چند نکات مهم از این مرد بزرگ را به شما خواهیم گفت. پس با دقت آن ها را بخوانید ….
1. سرمایه گذاری به عنوان شغل
یکی از اولین سرمایهگذاریهای موفق پیتر لینچ در یک شرکت حمل و نقل هوایی به نام Flying Tiger بود که او را قادر ساخت تا هزینه تحصیلات تکمیلیاش را پرداخت کند. وی در سال ۱۹۶۸ موفق به دریافت مدرک کارشناسی ارشد در رشته مدیریت بازرگانی (MBA) از دانشکده بازرگانی وارتون دانشگاه پنسیلوانیا شد. همچنین از سال ۱۹۶۷ تا ۱۹۶۹ در ارتش خدمت میکرد.
لینچ در ۲۵ سالگی، اولین تجربه کار تماموقت را بدست آورد و به عنوان تحلیلگر پارچه و فلزات در فیدلیتی مشغول به کار شد. از آن جایی که به مدت هشت سال در باشگاه گلف دستیار رئیس این شرکت بود، کادر ریاست شرکت نیز بیدریق او را یاری کرد تا شغلی مناسب و درخور را در کارگزاری بدست آورد.
در سال ۱۹۷۷، پیتر لینچ صندوق ماژلان را که در سال ۱۹۶۳ ایجاد شده و صندوقی کوچک و پرتکاپو برای افزایش سرمایه بود و بیشتر سرمایههای داخلی را در اختیار داشت، تصاحب کرد. تحت مدیریت وی، صندوق به طور متوسط ۲۹ درصد در سال بازده داشت و به طور کلی از S&P ۵۰۰ به جز دو سال عملکرد بهتری داشت. به طوریکه مثلا اگر سرمایهگذاری در روز آغاز به کار لینچ ۱۰۰۰ دلار در صندوق قرار داده بود، ارزش پول او در هنگام بازنشستگی لینچ به ۲۸۰۰۰ دلار میرسید.
بسیاری از سرمایهگذاران معمولاً لینچ را به عنوان نمونهای بارز از مدیریت فعال معرفی میکنند که نتایج برتری نسبت به حالت معیار به دست آورده است.
2. روی آن چه شناخت دارید سرمایه گذاری کنید
پیتر لینچ یک استراتژی ابداع کرد به نامِ نسبت قیمت به درآمد رشد (PEG)، که به سرمایه داران کمک می کند تا با توجه به پتانسیل رشد خود، قیمت سهام را پایین بیاورند، به همراه سایر روش های ارزش گذاری سهام، که محبوب سرمایه گذاران قرار گرفته است.
وی معتقد است که سرمایه گذاران با سرمایه گذاری در آنچه که می دانند و با شناخت یک شرکت، مدل کسب و کار و مبانی اش، می توانند به خوبی موفق شوند.
او بر این باور است که شرکت هایی که از نظر تاریخی نسبت قیمت به در آمدشان زیر میانگین صنعت و شرکتشان هست، پتانسیل خوبی برای سرمایه گذای دارند.
لینچ صاحب کتاب های پرفروشی در مورد سرمایه گذاری است مثل One Up on Wall Street (۱۹۸۹) و Beating the Street(1994). همچنین او برای حمایت از آموزش و پرورش، سازمان های مذهبی و درمانی و غیره موسسه ای به نام بنیاد لینچ احداث کرده است.
پیتر لینچ می گوید فارغ از اینکه ممکن است اتفاق غیر منتظره ای بیفتد٬ آینده سهم را می توان برای چند سال آینده پیش بینی کرد.نباید حرف غیر حرفه ای ها در ارتباط با غیر قابل پیش بینی بودن بازار سهام را قبول کنید.
سه اصل اساسی سرمایه گذاری پیتر لینچ
پس از عملکرد فوق العاده لینچ در زمینه مدیریت سرمایهگذاری و سهام، اقدامات درخشان وی در زمینه اداره صندوق ماژلان مورد توجه گسترده قرار گرفت.
لینچ چندین کتاب در مورد روشهای ابداعی خودش در زمینه سرمایهگذاری نوشت. همه کتابهای او ارزش مطالعه را دارند، اما میتوان از همه نظرات و ایدههایش ۳مورد بسیار مهم و کلیدی را استخراج کرد.
۱- فقط آنچه را که میشناسید بخرید
کارآمدترین ابزاری که ما انسانها برای تحقیقات در مورد سهام نیاز داریم چشم، گوش و عقل سلیم ما است. پیتر لینچ به این واقعیت افتخار میکرد که بسیاری از ایدههای بزرگ او هنگام قدم زدن در فروشگاه مواد غذایی یا گپ زدن معمولی با دوستان و خانواده به ذهنش میرسید.
همه ما قادر هستیم تا هنگامی که تلویزیون تماشا میکنیم، روزنامه میخوانیم یا رادیو گوش میدهیم، مطالب را تجزیه و تحلیل کنیم. وقتی در خیابان رانندگی میکنیم یا در سفر هستیم، میتوانیم از ایدههای جدید سرمایهگذاری باخبر شویم.
بیشتر بورس اوراق بهادار در خدمت شما، مصرف کننده فردی است پس اگر چیزی شما را به عنوان یک مشتری جذب میکند، باید علاقه شما را نیز به عنوان سرمایهگذار جلب کند.
۲- همیشه تکالیف خود را انجام دهید
مشاهدات دست اول و شواهد شروعی عالی است، اما همه ایدههای عالی باید با تحقیقات درست و مفید پیگیری شوند. وقتی صحبت از انجام تحقیق دقیق میشود، با سادگی اقدامات پیتر لینچ گیج نشوید، تحقیقات دقیق سنگ بنای موفقیت او بود.
هنگام پیگیری جرقه اولیه یک ایده عالی، پیتر لینچ به چند مورد ارزشمند اساسی را که انتظار دارد هنگام خرید هر سهام با آن مواجه شود، اشاره میکند:
- درصد فروش: اگر کالایی یا خدماتی وجود دارد که در ابتدا شما را به سمت شرکت تولیدکننده جذب میکند، مطمئن شوید که این شرکت درصد فروش بالایی را از آن خود میکند. یک محصول عالی که فقط ۵٪ از فروش را تشکیل میدهد، فقط تأثیر حاشیهای در خط تولید شرکت میگذارد.
- نسبت PEG: باید نسبت ارزیابی و نرخ رشد درآمد را بررسی کرد تا ببینیم چقدر از سهام انتظار داریم. شما شرکتهایی را دنبال میکنید که دارای رشد قوی سود و ارزیابی منطقی باشند، یک پرورش دهنده قوی با نسبت PEG دو یا بیشتر دارای نرخ رشدی برای درآمدش خواهد بود که قبلا در قیمت سهام تعبیه شده است و جای خطای کمی باقی میگذارد.
- شرکتهایی را که از جایگاه قابل قبول پول نقد برخوردار هستند و نسبت بدهی به سهام کمتری از میانگین دارند، مورد علاقه خود قرار دهید. جریانهای نقدی قوی و مدیریت محتاطانه دارایی، گزینههایی را برای شرکت در انواع محیطهای بازار فراهم میکند.
۳- باید برای بلند مدت سرمایه گذاری کنید
پیتر لینچ میگوید که جدا از موارد غافلگیر کننده زیادی که در مسیر سرمایهگذاری وجود دارد، سهام در طی ۱۰-۲۰ سال قابل پیش بینی است. در مورد اینکه آیا طی دو یا سه سال ارزش بالاتر یا پایین تر میرود، شاید بهتر است برای تصمیم گیری شیر یا خط بندازید.
شنیدن چنین جملاتی از افسانه وال استریت تعجبآور به نظر میرسد، اما این نشان میدهد که وی تا چه اندازه به اصول و اساسهای خود ایمان داشته است.
او به جمعآوری اطلاعات خود در مورد شرکتهایی که در اختیار داشت ادامه داد و تقریبا تا زمانی که رویه تغییر نکرده بود، او فروشی هم نکرد. لینچ تلاش نکرد تا زمان بازار را به بازار عرضه کند یا جهت اقتصاد را پیشبینی کند.
در حقیقت، پیتر لینچ یک بار مطالعه ای مبنی بر تعیین زمانبندی به عنوان یک استراتژی انجام داد. طبق نتایج مطالعه، اگر یک سرمایهگذار از سال ۱۹۶۵ تا ۱۹۹۵ به مدت ۳۰ سال، سالانه ۱۰۰۰ دلار در عالیترین روز بازار، سرمایه گذاری میکرد، آن سرمایهگذار برای دوره ۳۰ ساله بازدهی معادل ۱۰٫۶٪ به دست میآورد.
اگر یک سرمایهگذار دیگر نیز هر ساله ۱۰۰۰ دلار در سال برای همان دوره در کمترین روز سال سرمایهگذاری کند، معادل ۱۱٫۷٪ سود در طی ۳۰ سال کسب خواهد کرد.
بنابراین، پس از ۳۰ سال به عنوان بدترین زمان ممکن در بازار، اولین سرمایهگذار تنها ۱٫۱٪ در سال بازده خود کسب کرده بود.
در نتیجه، لینچ معتقد است که تلاش برای پیشبینی نوسانات کوتاه مدت بازار ارزش تلاش را ندارد. احتمالا اگر این شرکت قوی باشد، سود بیشتری کسب خواهد کرد و ارزش سهامش افزایش خواهد یافت.
بهتر است موضوع را پیچیده نکنیم، لینچ تمرکزش را روی مهمترین کار یعنی یافتن شرکتهای بزرگ گذاشته بود.
پیتر لینچ توصیههای زیر را برای شما مطرح میکند
1- روزی از روزها شاید در ماه بعد یا طی سال آینده یا سه سال آینده، بازار سقوط شدیدی را تجربه خواهد کرد. پس برای آن آماده باشید!
2- سقوط های شدید بازار فرصت ایده آلی برای خرید سهام شرکتهای مورد علاقهتان هستند.
3- پیتر لینچ میگوید سرمایهگذاری در سهام میتواند سود چشمگیری به ارمغان آورد.
4- شما میتوانید با کسب بازده 20 تا 30 درصدی اما به طور مستمر به طرز شگفت آوری ثروتمند شوید.
5- برای کسب سودآوری بالا لازم نیست همیشه یا حتی بیشتر اوقات پیشبینی شما درست از آب دربیاید.
6- قیمت سهام شرکتها در بیشتر مواقع در خلاف جهت ارزش ذاتی آنها حرکت میکند اما همواره در درازمدت به ارزش ذاتی آنها همگرا میشود.
7- اینکه سهام یک شرکت عملکرد بدی داشته و قیمت آن سقوط کرده به این معنا نیست که نمی تواند در آینده سقوط بیشتری را تجربه کند.
8- پیتر لینچ میگوید افزایش قیمت سهامی که شما خریدهاید لزوما به معنای درست بودن تحلیلهای شما نیست!
9- اگر یک سهام موفق را در سبد خود نداشته باشید چیزی را از دست ندادهاید؛ حتی اگر قیمت آن ده برابر شود. اما یک سهم بد میتواند شما را به خاک سیاه بنشاند!
10- یک سهم نمی داند که شما مالک آن هستید!
11- پیتر لینچ میگوید آنقدر شیفته یک سهم موفق نشوید که دلیل موفقیتش را به فراموشی بسپارید.
12- با از ریشه کندن گلها و آب دادن به خارها (فروش زودهنگام سهام با ارزش سبد خود و نگه داشتن سهام بی ارزش) انتظار موفقیت نداشته باشید.
13- اگر مطمئن نیستید بتوانید عملکردی بهتر از عملکرد بازار داشته باشید پولتان را در یک صندوق مشترک بگذارید و خیال خودتان را راحت کنید!
14- لازم نیست تکتک سهام پربازده بازار را داشته باشید. من بسیاری از سهام پر سود را در سبد خود نداشتم و در عین حال همواره عملکردی بالاتر از عملکرد بازار داشتهام.
15- در بازار سهام همیشه چیزی هست که باید در مورد آن نگران بود.
16- ذهن خود را بر روی ایدههای جدید باز نگاه دارید.
ابداع اصطلاح Tenbagger
پیتر لینچ اصطلاح «tenbagger» را برای توصیف سهامی که ارزش آن ۱۰ برابر یا ۱۰۰۰٪ افزایش مییابد، ابداع کرد. این موارد از دسته سهامهایی است که وی هنگام اداره صندوق ماژلان به دنبال آنها بود.
قانون شماره ۱ برای یافتن «tenbagger» فروش سهامی نیست که ۴۰٪ یا حتی ۱۰۰٪ افزایش یافته است. این روزها بسیاری از مدیران صندوق ها به دنبال تعدیل یا فروش سهام برنده خود هستند، در حالی که به موقعیتهای بازنده خود اضافه میکنند.
پیتر لینچ بر این باور است که این اقدام به معنای «کشیدن گلها و آبیاری علفهای هرز» است.
شرکتهای مطلوب از نظر پیتر لینچ
- درک آنها ساده باشد.
- بخاطر جذاب نبودن مردم از آنها رو برگردان شوند.
- دارای ویژگیهای منحصر به فرد باشد.
- به ارائهی همهی خدمات فکر کند.
- عرضهی احتیاجات مردم.
- بدهی کمی داشته باشد.
- با قیمت خوب عرضه شود.
- مدیران آنجا از سهامداران آن باشند.
کلام آخر
پذیرفتن ریسک برای داشتن صندوق سهامی بیش از حد متنوع (او در زمانهای خاصی هزاران سهام داشت)، عملکرد و توانایی پیتر لینچ را در جمعآوری سهام نشان می دهد. او در مطالعه محیط خود و درک جهان اطرفش به همان شکل که هست و به آن شکلی که در آینده خواهد شد، تیزبین و توانمند بود.
با استفاده از تجارب باارزشمند او و مشاهدات خود میتوانیم اطلاعات بیشتری در مورد سرمایهگذاری از طریق تعامل با دنیای واقعی نیز یاد بگیریم و روند سرمایهگذاری را لذت بخشتر و سودآورتر کنیم.
و درنهایت، یکی دیگر از توصیه های پیتر لینچ مدیر موفق وال استریت این است که تلاش کنید در خرید و فروش سهام تعصب نداشته باشید و مبنای تصمیم گیری شما همواره واقعیت ها باشند.