بانک مرکزی (Central bank) چیست؟
بانک مرکزی چیست؟
بانک مرکزی به نهادی اطلاق میشود که مسئولیت کنترل سیستم پولی کشور را عهده دار است. بانک مرکزی یک بانک تجاری نیست و نرخ بهره، میزان پول در گردش، تورم و حتی بیکاری و توزیع درآمد را میتواند در اهداف فعالیت خود قرار دهد. در برخی از کشورها (مثلاً ایران) این بانک به عنوان بازوی پولی دولت عمل میکند، ولی در برخی از کشورها این بانک مستقل از دولت و سیاستهای دورهای دولتها به اهداف کلان خود میپردازد. درجه استقلال بانکهای مرکزی از کشوری به کشور دیگر متفاوت است.
بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران
بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران طبق ماده ۱۰ قانون پولی و بانکی کشور ایران، مسئول تنظیم و اجرای سیاست اعتباری و پولی بر اساس سیاست کلی اقتصادی کشور میباشد. بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران جانشین بانک مرکزی ایران است که در تاریخ ۱۸ مرداد ماه ۱۳۳۹ تأسیس گردید. حفظ ارزش داخلی و خارجی پول ملی کشور، انتشار اسکناس و ضرب سکههای فلزی رایج کشور، تنظیم مقررات مربوط به معاملات ارزی و ریالی، نظارت بر صدور و ورود ارز و پول رایج کشور، تنظیم کننده نظام پولی و اعتباری کشور، نظارت بر بانکها و مؤسسات اعتباری برخی از وظایف بانک مرکزی است.
وظایف بانک مرکزی
براساس قانون پولی و بانکی کشور مصوب تیر ماه ۱۳۵۱ بانک مرکزی، به عنوان تنظیم کننده نظام پولی و اعتباری کشور، موظف به انجام وظایف زیر میباشد:
- حفظ ارزش داخلی و خارجی پول ملی کشور
- انتشار اسکناس و ضرب سکههای فلزی رایج کشور
- تنظیم مقررات مربوط به معاملات ارزی و ریالی
- نظارت بر معاملات طلا و وضع مقررات مربوط به آن
- نظارت بر صدور و ورود ارز و پول رایج کشور
- تنظیم کننده نظام پولی و اعتباری کشور
- نظارت بر بانکها و مؤسسات اعتباری
- تنظیم حجم اعتبارات بانکی و ایجاد هماهنگی، متناسب با نیازهای پولی کشور
- نگهداری از حسابهای کلیه وزارتخانهها و مؤسسات دولتی و وابسته به دولت
- نگهداری کلیه ذخایر ارزی و طلای کشور
- نمایندگی دولت در سازمانهای مالی و بینالمللی
- در اختیار داشتن تصدی تمام عملیات انتشار اوراق بهادار دولتی
- گردآوری و تهیه طیف وسیعی از آمارهای اقتصادی جهت کنترل تورم و توسعه اقتصادی
- انعقاد موافقت نامه پرداخت و اجرای قراردادهای پولی، مالی، بازرگانی و ترانزیتی دولت و سایر کشورها.
- نگهداری وجوه ریالی صندوق بینالمللی پول، بانک بینالمللی ترمیم و توسعه، شرکت مالی بینالمللی، موسسه بینالمللی توسعه و مؤسسات مشابه یا وابسته به این مؤسسات
- انعقاد موافقتنامه پرداخت در اجرای قراردادهای پولی، مالی، بازرگانی و ترانزیتی بین دولت و سایر کشورها.
- بانک مرکزی دارای “اختیارات” زیر است (ماده ۱۳ قانون پولی و بانکی کشور)
- دادن وام و اعتبار به وزارتخانهها و مؤسسات دولتی با مجوز قانونی
- تضمین تعهدات دولت، وزارتخانهها و مؤسسات دولتی با مجوز قانونی
- دادن وام و اعتبار و تضمین وام و اعتبارات اعطایی به شرکتهای دولتی، شهرداریها و مؤسسات وابسته به دولت و شهرداریها
- خرید و فروش اوراق مشارکت دولتی و اوراق قرضه صادرشده از طرف دولتهای خارجی یا مؤسسات مالی بینالمللی معتبر
- خرید و فروش طلا و نقره
- افتتاح و نگهداری حسابجاری نزد بانکهای خارج یا نگهداری حساب بانکهای داخل و خارج نزد خود و انجام کلیه عملیات مجاز بانکی دیگر و تحصیل اعتبارات در داخل و خارج به حساب خود یا به حساب بانکهای داخل
- مطابق ماده ۱۴ قانون پولی و بانکی کشور، بانک مرکزی در حسن اجرای نظام پولی کشور میتواند در امور پولی و بانکی نیز (پس از تصویب شورای پول و اعتبار) دخالت و نظارت کند. اهم این موارد عبارتند از:
تعیین نرخ رسمی تسهیلات
نسبت داراییهای آنی بانکها
نسبت و نرخ بهره سپرده قانونی بانکها، نسبت مجموع سرمایه پرداختشده و اندوخته بانکها به انواع داراییها و مقررات افتتاح حسابجاری پسانداز و سایر حسابها.
سایر اهداف و وظایف بانکهای مرکزی
بانکهای مرکزی غالبا به غیر از پیگیری ثبات مالی و اهداف سیاست پولی وظایف دیگری را انجام میدهند. این وظایف شامل موارد زیر میشود: ارائه خدمات بانکی به بانکهای تجاری و ارائه خدمات مالی به دولت، تهیه مقررات مربوط به زیرساختهای مالی، توسعه و ترویج بخش مالی و حمایت از مصرفکنندگان در قراردادهای مالی آنها. اموری همچون کمک به رشد و توسعه کشور و تسهیل بازرگانی نیز در بعضی از قوانین بانکهای مرکزی جزو کارکردهای آنها مورد اشاره قرار گرفتهاند. برخی از این وظایف از گذشته وجود داشتهاند و برخی دیگر نیز بهعنوان بازوهای کمکی اهداف اصلی بهوجود آمدهاند. بهطور کلی هنگامی که درخصوص محول کردن یک وظیفه به بانک مرکزی تصمیمگیری میشود، باید مسائل زیر مورد توجه قرار گیرند
- اینکه فعالیت مزبور تا چه اندازه برای دستیابی بانک مرکزی به اهداف اصلی خود (ثبات پولی و ثبات مالی) ضرورت دارد.
- مزیت نسبی بانک مرکزی در محقق کردن آن هدف و ایفای وظایف مرتبط با آن در قیاس با سایر اهداف.
- ممکن بودن استراتژی خروج، در صورتی که هدف مزبور برای دوره موقتی در نظر گرفته شده باشد (مانند برنامه توسعه نظام مالی).