بازار چیست؟ و انواع آن
ریشه کلمه بازار
بازار (به انگلیسی : market )(از پهلوی:بهاچار، به معنی: جایِ بها/قیمت) در شهرهای زیادی از خاورمیانه، آسیا، آفریقا و بخش هایی از اروپا، به مرکز اصلی بازرگانی شهر یا روستا گفته میشود. واژه بازار تقریباً در هر زبانی که این نوع بازار در آن رایج باشد کاربرد دارد.
واژه بازار از پارسی میانه وازار (wāzār)، از پارسی باستانی واچار (vāčar) سرچشمه می گیرد.
واژهٔ بازار در طول ساليان طولانی معانى مختلفى داشته است.
ویژگی های بازار
بازار ویژگی های خاص خود را دارد. این ویژگی ها شامل تبادل و تجارت کالاها است. حال نگاهی به ویژگی های یک بازار می کنیم.
- مکانی برای مبادله کالاها و خدمات است، این کالاها را می توان با پول، زمین یا برخی کالاهای دیگر مبادله کرد.
- مکانی است که شما می توانید در مورد کالاهای خود مذاکره کنید.
- پوشش همه نیازهای مشتری در آن امکان پذیر است.
- این مکان برای نوآوری و ایجاد خلاقیت است.
- پتانسیل یا ظرفیت برای خرید و فروش وجود دارد.
- میزان مصرف و همچنین مجموع تقاضا نیز در این مکان مشخص است.
اکنون نگاهی به عناصر کلیدی بازار بکنیم.
عناصر یک بازار
عناصر کلیدی که یک بازار یا عناصری که بازار به آن وابسته است، به شرح زیر است:
- محل: منطقه ای که مبادله کالاها یا خدمات بین فروشنده و خریدار اتفاق می افتد. محل باید برای هر دو طرف مناسب باشد.
- تقاضا: بازار بر اساس عرضه و تقاضا است. فروشنده محصول یا خدمتی را فراهم می کند و خریدار می خواهد به نیازهایش برسد. یک محصول با تقاضای بالا بیشتر تامین می شود.
- فروشنده: فروشنده شخصی است که یک محصول یا خدمت و حتی تنوعی از محصولات و خدمات را به دیگران ارائه می دهد و در عوض آن ارزشی را دریافت می کند.
- خریدار: خریدار شخصی است که به محصول یا خدمات نیاز دارد و در عوض آماده پرداخت برخی از اقلام با ارزش است که فروشنده در عوض محصول یا خدمات درخواست می کند.
- قیمت: هزینه یا مبلغی است که برای یک محصول یا خدمات پرداخت می شود که باید در بازار مقدار ثابتی باشد، در غیراینصورت ممکن است منجر به درگیری و همچنین عدم تعادل در رابطه فروشنده و خریدار شود.
- مقررات دولتی: دولت مقرراتی را وضع می کند که هر دو طرف خریدار و فروشنده باید از آن حمایت کنند. همه در مقابل قانون برابر هستند. برای مثال، خریدار مجاز به فروش محصولات غیرقانونی نیست و خرید آن ها برای فروشنده ممنوع است.
- مشخصات محصول: تعیین مشخصات کامل محصول، مقدار مورد نیاز، مواد تشکیل دهنده مورد استفاده و تمام جزئیات دیگر محصول بسیار مهم است، زیرا سلیقه ها و نیازهای افراد متفاوت است. همچنین لازم نیست که آنچه برای یک نفر مناسب باشد باید با دیگری یکسان باشد.
عناصر کلیدی
عناصر بالا عناصر کلیدی هستند که می توانند یک بازار را ایجاد یا تخریب کنند. یک بازار با تمام این عناصر همراه است، اگر یکی از آنها حذف شود، هیچ بازاری وجود ندارد. به عنوان مثال، اگر خریدار را از بازار برداریم، سوال این است که چه کسی کالاها را خریداری می کند. به همان شیوه، هر عنصر نقش خود را در بازار دارد.
بازارِ مکان فیزیکی
بازار به معناى اوليهٔ خود، مکان فیزیکی خاصى است که در آن خريداران و فروشندگان براى مبادله کالا و خدمات به دور هم جمع مىشوند.يک بازار، شامل تمام خريداران و فروشندگانی است که در حال دادوستد کالاها يا خدمات خاصى هستند
آقاي فيليپ کاتلر (Philip Kotler) که پدر بازاريابي مدرن لقب دارد، بازار را اينگونه تعريف کرده است:
“بازار مشتمل بر تمام مشتريان بالقوهاي است که داراي نياز و خواسته مشترک باشند و براي تامين نياز و خواسته خود، به انجام مبادله متمايلاند و توانايي انجام اين کار را نيز دارند.”
در تعريف فوق، نياز، خواسته، اشتراک، تمايل، توان و مبادله مفاهيم اصلي هستند. بنابراين براي درک تعريف بازار بايد درک صحيحي از اين مفاهيم داشته باشيم.
نياز:
حسي است كه از محروميت و کمبود چيزي در انسان به وجود ميآيد. (مانند حس تشنگی که از کم بود آب به وجود میاد)
خواسته:
شکل برطرف شدن نياز است. (چای، نوشابه، قهوه، آبمیوه، شربت و …)
اشتراك:
در چيزي يا كاري با ديگران سهيم شدن را اشتراك گويند. مشتريان يك بازار مشخص داراي يك خواسته مشترك هستد.
مبادله:
دادن چيزي در قبال گرفتن چيز ديگري را مبادله گويند. مشتري بايد حاضر باشد تا در قبال دريافت محصول، هزينه كند.
تمايل:
اشتياق و آمادگی برای انجام کاری را تمايل گويند. مشتري بايد براي خريد چيز مشتاق باشد.
توان:
داشتن قدرت، مهارت، منابع و فرصت براي انجام كاري را توان گويند. قطعا مشتري بايد توان خريد را داشته باشد.
با توجه به مفاهيم فوق ميتوانيم بازارهاي بالقوه را شناسايي كنيم.
هر يك از اين عناصر كه وجود نداشته باشد بازار شكل نميگيرد.
مثلا اگر افرادي داراي نياز مشتركي باشند علاقمند به مبادل هم باشند ولي توان اين كار را نداشته باشند بازاري شكل نخواهد گرفت.
يا افراد نياز مشتركي دارند توان هم دارند ولي تمايل ندارند باز هم بازاري وجود ندارد.
گونههای یک بازار
بازارستان:
بازار فروش پارچه (قماش) در ایران و ترکیه.
بازارِ محله (بازارچه):
که نیازهای ساده و روزانهُ ساکنان محل را اعم از خوراک و پوشاک و دیگر کالاها فراهم میآورد و معمولاً از یک بازار مرکزی تغذیه میشود. این بازارها از جهاتی مانند مُسَقَف نبودن، داشتن ترکیب مسکونی ـ تجاری، نداشتن خان و تجمع صنفی با بازار بزرگ فرق دارند.
بازارهای دائمی:
در شهرهای متوسط و بزرگ و گاهی در شهرهای کوچک، یک یا چند راه اصلی شهر به بازار اختصاص مییافت. معمولاً بازار دائمی و اصلی هر شهر از مهمترین دروازه شهر شروع میشد و تا مرکز شهر یا تا دروازه یا دروازههای دیگر امتداد مییافت. در دو سوی راستههای این بازارها تعدادی دکان متصل به یکدیگر وجود داشت. در پشت دکانها تعدادی کاروانسرا و تیمچه میساختند که در ورودی آنها در راسته اصلی و گاه در راستههای فرعی قرار داشت. بازارها مهمترین محور ارتباطی، اقتصادی و اجتماعی و به عبارت دیگر مرکز شهر بودند و علاوه بر فضاهای اقتصادی، مهمترین فضاهای فرهنگی و اجتماعی شهر مانند مسجد جامع و سایر مساجد بزرگ، مدرسههای علمیه، خانقاهها، زورخانهها و غیره در امتداد آن قرار داشتند.
بازارِ محلی یا ادواری:
بازاری که هفتگی تشکیل میشود. تا گذشتهای نه چندان دور در بعضی از شهرها (و نیز در بعضی از روستاها) بازارهایی در مواقع معینی از سال یا ماه یا حتی هفته به صورت ادواری تشکیل میشد. وسعت و دوره زمانی این بازارها به نوع کالاهای مورد معامله و حجم مبادلات و حوزه نفوذ آنها بستگی داشت. در بعضی از شهرها یک روز معین از هر هفته به تشکیل بازار اختصاص داشت و معمولاً این بازار به نام همان روز موسوم میشد مانند دوشنبه بازار، پنجشنبه بازار، جمعه بازار و… در مواردی نیز این بازارها ماهانه یا سالانه برگزار میشد. این بازارها با وجود آنکه گاهی در طی یک مدت طولانی در هر شهر و در یک محل معین و معمولاً در کنار یک راه یا میدان تشکیل میشدند فاقد فضای ساخته شده بودند.
بازارگاههای شهری:
در بسیاری از شهرهای کوچک و بزرگ فضایی باز و ساخته نشده برای استقرار دستفروشان وجود داشت که در آنها کالاهای ارزان قیمت، و در بعضی از شهرهای بندری و مرزی حتی کالاهای لوکس، برای فروش عرضه میشد. بعضی از بازارگاهها نیز به فروش میوه و سبزیجات اختصاص داشت. تفاوت بازارگاهها با بازارهای ادواری در زمان برپایی آنها بود. بازارگاهها کمابیش در همه اوقات سال برپا بودند و تقریباً حالت دائمی داشتند، هر چند که گاهی بعضی از آنها بیش از چند سال دوام نمییافتند و تحت تأثیر عوامل اقتصادی، اجتماعی یا تصمیم مقامهای شهری تعطیل میشدند.
نمونههای متعددی از این بازارگاهها هنوز در شهرهای مختلف به چشم میخورد. اکنون در بندرعباس در کنار بازار شهر بازارگاههایی وجود دارد که در آنها کالاهای وارداتی مانند لوازم صوتی و تصویری و پوشاک و… عرضه میشود. در یکی از آنها هر فروشنده یک دکه یا اتاقک پیش ساخته دارد، و در دیگری دستفروشان کالاهای خود را بر روی زمین پهن میکنند. در چابهار نیز بازارگاههایی وجود دارد که در آن کالاهای وارداتی عرضه میشود. در شیراز، تهران، اصفهان، تبریز و سایر شهرها نیز نمونههایی از این بازارگاهها، به خصوص بازارگاههای میوه و تره بار، یافت میشود
بازارِ بیرون شهری (حومه):
این بازارها در حاشیهُ شهر و اغلب به صورت بازار خطی در طول راههای منشعب از دروازهُ شهر واقع است و محل اتصال شهر به روستا است. نمونههای خوب برای این گونه بازارها: «میدان» در دمشق؛ سوق خرق در بغداد؛ سوق بنقوسا در حلب؛ دروازهُ تونس در قیروان؛ دروازهُ شرقی در قندهار؛ و بازار دروازهُ جنوب غربی در شیراز است. این بازارها دارای خانهای سادهای هستند که از آنها برای نگهداری محصولات کشاورزی، حیوانات بارکش، وسایل حمل و نقل و پرورش دامها به طور موقت استفاده میشود.
کشاورزان و روستاییان اغلب برای تهیهُ نیازمندیهای خود به این بازارها ـ که هنوز هم معامله در آنها سادهتر است ـ یا سایر بازارهای حاشیهای که برای تأمین نیازهای ضروری روستاییان مجهز شدهاند، مراجعه میکنند. نمونههای خوب این بازارها در تبریز، در حِمص (سوریه)، تِطوان (مراکش)، هرات، کاظمین، سَفاقُس، صنعا، و تَعِز (یمن) دیده میشود. مهمترین رشتههای کسب در این بازارها: فراوردههای کشاورزی و دامی (غلات، میوه و تره بار، دام و طیور، لبنیات، تخم مرغ، پشم، زغال چوب و هیزم) ابزار کشاورزی، کالاهای نجاری، آهنگری، طناب بافی، سراجی، سفال سازی، سبدبافی، کالاهای ارزان نساجی، و پشم رنگ شده برای قالیبافی و گلیم بافی، و… است.
بازارِ زیارتی:
در این بازارها که معمولاً در همسایگی مکانهای مقدس و زیارتگاههای اسلامی جای دارند بیشتر کالاهای اماکن زیارتی در معرض فروش قرار میگیرند؛ کالاهایی مانند شمع، مواد نذری، زیورآلات طلا و نقره، انواع منسوجات برای بانوان، کالاهای سوغاتی، اشیای کوچک بهادار، و خدماتی نظیر صرافی، عکاسی، مسافرخانه، حمله داری، غذاخوری، مسافربری و حمل و نقل شهری عرضه میشود. نمونههای واقعی این بازارها در مشهد، قم، سامره، و کاظمین است.
بازارِ صنایع دستی:
در مراکش و ترکیه به نوعی بازار یا بخشی از بازار بر میخوریم که در آنها رشتههای گوناگون صنایعِ دستی و تعمیراتی یکجا جمع شدهاند. کار این نوع پیشه وران محدود به ساخت و تولید است، و برای عرضه و فروش محصولات خویش ترجیح میدهند از طریق واسطه و دلال عمل کنند.
این گونه بازارها از قدیم در بازارهای مرکزی مراکش وجود داشتهاند، اما در ترکیه با نام «صنایع چارشی سی» به تازگی تشکیل شدهاند و اغلب در کنار بازارهای قدیم یا خیابانهای اطراف شهر قرار دارند. محلههای صنایع دستی نوین با طرح شطرنجی و از حجرههای بتونی یک طبقه تشکیل شدهاند ـ در آنها محل سکونتی وجود ندارد. مجموعهای شبیه به این گونه بازارها چند سال پیش در کنار شهر حِمص سوریه ایجاد شد.
بازار فرش:برای فروش فرش
بازارِ (اقتصاد)
بازار به مجموعهای از خریداران بالقوه و بالفعل یک کالا یا خدمت اطلاق میشود. از نظر تاریخی، بازار به محلی اطلاق میشود که خریداران و فروشندگان برای مبادله کالا یا خدمات به آن مراجعه میکنند. اما اقتصاددانان به مجموعه خریداران و فروشندگانی که به خرید و فروش کالا یا خدمات خاصی مبادرت میکنند، بازار میگویند. از دیدگاه بازاریابی، مجموعه خریداران، بازار را تشکیل میدهند. در عین حال، کلمه بازار بعضاً به مجموعههایی غیر از مشتریان یا خریداران نیز اطلاق میشود مانند بازار نیروی کار یا بازار رای.
نقش بازار در اقتصاد
نظریههای گوناگون شکست بازار، از جمله پیروان کینز معتقدند بازار به تنهایی قادر به ایجاد تعادلهای بهینه نیست و شکست بازار را باید با نظارتها و دخالتهای دولت جبران کرد. با این حال پیروان مکتب اتریش همچون هایک معتقدند بازار یک نظم خودجوش و قاعده-محور همانند زبان است که حیثیت وجودی مستقل از آن خود ندارد و به اعتبار رعایت برخی قواعد کلی شکل گرفته و منشا اثر در روابط میان انسانها میشود.
همان طور که هیچ زبانی را به هیچ اتهامی در هیچ دادگاهی نمیتوان محکوم کرد، سخن گفتن از تقصیر نظم بازار نیز بیمعنی است. البته منظور این نیست که اینگونه نظمها کامل و بیعیبند بلکه مقصود روشن کردن جایگاه معرفت شناختی آنها است. هیچ نظمی در عالم انسانی بیعیب و نقص نیست، نظم بازار را نیز نمیتوان از این قاعده مستثنا دانست.
از مدافعان نظام بازار
از مدافعان نظام بازار آزاد در ایران نیز میتوان از دکتر موسی غنینژاد نام برد که انتقادهای وارد شده بر نظام بازار را این گونه توضیح میدهد: «برخی اقتصاددانان بر این رای هستند که بازار آزاد (لسه فر) در همه شرایط به نحو مطلوب عمل نمیکند و برای رفع این عیب تصمیمات اداری- دولتی خارج از نظام بازار ضرورت دارد. مصداقهایی که در این خصوص ذکر میشود ازقبیل نابرابری در توزیع درآمد و ثروت یا آثار خارجی منفی ناشی از آلوده کردن محیط زیست و غیره، مباحث زیادی را در محافل آکادمیک دامن زده است.
بدون وارد شدن در جزئیات این مباحث پیچیده فقط اشاره میکنیم که شکست بازار الزاماً و همیشه به این معنی نیست که راهحل جایگزین بهتر است. تجربه دولتیسازی دهههای پس از جنگ دوم جهانی نشان داد که شکست دولت در بسیاری از موارد بدتر از شکست بازار بوده است. درباره بحران مالی اخیر نیز میتوان گفت که مسئله اساساً ریشه در دولت و تصمیمات سیاسی دارد.»
به گفته او
به گفته او القای شبهات و ترویج مغالطههای مفهومی منحصر به چپها نیست. اقتصاد دانان حرفهای و متعلق به جریانات مسلط آکادمیک، به ویژه آنها که برای دولتها یا نهادهای وابسته به دولت کار میکنند نیز از این آفت در امان نماندهاند. یکی از آموزههای اقتصاد خرد در توضیح ساختار بازار این است که در شرایط انحصار کامل که یک بنگاه کل تولید صنعت را در اختیار میگیرد بنگاه و صنعت یکی میشوند به طوریکه بازار در هیئت یک بنگاه (سازمان) ظاهر میگردد.
از این بحث نظری اغلب این شبهه ایجاد میشود که بازار ممکن است در شرایطی تبدیل به بنگاه یا سازمان شود. این تصور خواه ناخواه یادآور تئوری سرمایهداری انحصاری مارکسیستها است. واقعیت این است که نظمهای حاکم بر بازار و بنگاه ماهیتهای کاملاً متفاوت دارند. نظم بازار از نوع انتزاعی- اعتباری است حال آنکه بنگاه نظم انضمامی- سازمانی دارد. نظام تصمیمگیری در بازار دارای خصلت چند مرکزی و قاعده- محور است.
تصمیمگیری در بنگاه
در حالیکه تصمیمگیری در بنگاه به نحو تک مرکزی و هدف- محور صورت میگیرد. خلط مفهومی این دو نظم میتواند به نتایج نظری گمراهکنندهای منجر شود. به عنوان مثال در جریان بحران مالی اخیر، تصمیمگیریهای نادرست برخی بنگاهها به حساب نظام بازار گذاشته شد و در کیفر خواست علیه این نظام گویا دادستان از این نکته بسیار مهم و اساسی غفلت کرد که متهم یک موجود انتزاعی- اعتباری و لذا فاقد قدرت تصمیمگیری است!
عوامل موثر بر بازار
دلایل متعددی برای رشد یا کاهش سودآوری بازار وجود دارد. در ادامه ما اهمیت و اثر هر عامل ارائه شده در بازار را با کمک نمونه های مربوطه توضیح می دهیم.
تعداد خریداران و فروشندگان
Flipkart پیشنهاد ویژه ای را ارائه می دهد که در آن افراد باید خرید مورد نظرخود را از طریق وب سایت ثبت کنند. به این ترتیب، با استفاده از وب سایت می توان تقاضای محصول را تخمین زد و موجودی محصول با توجه به تقاضای آن حفظ شود. اگر تعداد خریداران بیشتر باشد، محصول باید دوباره خریداری شود.
انواع کالاها
اگر شخصی بخواهد یک ماشین خریداری کند، بایستی نوع ماشین، برند های موجود، بودجه و غیره در نظر گرفته شود. از طرفی با محدودیت بودجه تنوع ماشین های انتخابی پایین می آید.
رقابت
برند آرایشی Lakme یک محصول جدیدی تولید کرده است 2 در 1 است. این محصول شوینده صورت، اسکراب صورت در قالب یک محصول عرضه می شود. اما سوالی که به ذهن می رسد این است که چه نیازی بود؟ جواب ساده است: رقابت این محصول می تواند مشتریان بیشتری را جذب کند و با رقابت رو به رشد مقابله کند.
انتظار خریداران
ما یک محصول را فقط به دلیل اینکه انتظارات ما را برآورده می کند خریداری می کنیم. برند Yardley ادعا کرد که محصولی عرضه کرده که پوست را به مدت شش سال مرطوب و تغذیه می کند. بنابراین افراد با پوست خشک آن محصول را با انتظار اینکه ادعای او درست است، خریداری خواهند کرد.
عوامل فرهنگی
عوامل فرهنگی مانند فرهنگ و آداب و رسومی که ما از آن ها پیروی می کنیم نیز در بازار تاثیر می گذارند.
عوامل اقتصادی
یک فرد زمانی که نرخ طلا کاهش می یابد آن را خریداری می کند. زمانی که نرخ آن افزایش پیدا می کند مشتریان کاهش می یابند.
عوامل اجتماعی
آنچه که در بازار عرضه می شود به فاکتورهای اجتماعی بستگی دارد. تحلیل ها نشان می دهد که عوامل اجتماعی بر کسب و کار شرکت ها تاثیر می گذارد. برای مثال پپسی نوشیدنی های غیر الکلی را تولید کرد تا تفاوت های فرهنگی در سراسر جهان را حفظ کند.
عوامل سیاسی
عوامل سیاسی نیز بسیار مهم است. چیزی که از طرف دولت ممنوع می شود نمی تواند در بازار فروخته شود. به عنوان مثال، ممنوعیت گوشت.
نقش بازار در آزادیهای سیاسی و اجتماعی
فردریش فون هایک و میلتون فریدمن میگویند که آزادی اقتصادی شرط لازم برای ایجاد و حفظ مدنیت و آزادیهای سیاسی است. آنها معتقدند که این آزادی اقتصادی فقط در یک اقتصاد بازارگرا و به ویژه اقتصاد بازار آزاد محقق میشود. اما آنها گمان میکنند که آزادی اقتصادی کافی در اقتصادهایی قابل دسترسی است که بازارهای آن از طریق قیمتها و حقوق دارایی خصوصی فعالیت میکنند. به عقیده آنها هر چه آزادی اقتصادی بیشتر باشد، آزادیهای مدنی و سیاسی در جامعه افزایش مییابد.
فریدمن میگوید:
«آزادی اقتصادی برای آزادی سیاسی یک ضرورت است. اگر مردم بتوانند بدون اجبار یا دستورالعمل مرکزی با هم همکاری کنند، حوزه عمل قدرت سیاسی کاهش مییابد.»
مطالعات انجام شده توسط موسسه Fraser محافطه کار و حامی بازار آزاد کانادا، بنیاد هریتیج محافظه کار و حامی بازار آزاد آمریکا و ژورنال وال استریت بیان میکند که بین آزادی اقتصادی و آزادیهای سیاسی و مدنی (تا اندازهای که فردریش فون هایک ادعا میکند) یک رابطه وجود دارد. آنها با هایک در این نکته هم عقیدهاند که کشورهایی که آزادی اقتصادی را محدود میکنند، در نهایت آزادیهای مدنی و سیاسی را محدود مینمایند.
دخالت دولت در بازارِ
امکان دارد که در یک اقتصاد بازار دولت در اقتصاد دخالت داشته باشد. تفاوت اصلی اقتصادهای بازار و اقتصادهای با برنامه در میزان تأثیر دولت نیست، بلکه در این است که آیا این تأثیر برای ممانعت اجباری از تصمیم بخش خصوصی به کار میرود یا نه.
در یک اقتصاد بازار، اگر دولت به فولاد بیشتری نیاز داشته باشد، مالیاتها را جمع آوردی کرده و فولاد را به قیمت بازار خریداری میکند. در یک اقتصاد با برنامه، دولتی که فولاد بیشتری میخواهد، دستور تولید آن را صادر میکند و قیمت آن را خود تعیین مینماید.
اقتصادی که در آن هم برنامه ریزی مرکزی و هم راهکارهای تولید و توزیع بازار وجود دارد، اقتصاد مختلط نامیده میشود.
اقتصاد بازار سوسیال آلمان
اقتصاد بازار سوسیال آلمان یکی از اقتصادهای مختلط با عملکرد خوب است و اقتصاد دانان خرد معتقدند که در مقایسه با اقتصادهای سوسیال تر دیگر مانند انگلستان، این اقتصاد در مدت زیادی از قرن بیستم قیمتهای آزاد بیشتری داشت.
نقش مناسب دولت در یک اقتصاد بازار همچنان بحث انگیز باقیمانده است. اغلب حامیان اقتصاد بازار معتقدند که دولت در تعریف و اعمال قوانین اصلی بازار نقش مشروع دارد. پاسخ به سوال درباره میزان قدرت دولت در هدایت اقتصاد و رسیدگی به نا برابریهای ناشی از بازار، بحث برانگیزتر است.
به طور مثال
مثلاً درباره مسائلی مانند تعرفههای حمایتی، کنترل فدرال نرخ بهره و برنامههای رفاهی اتفاق نظر وجود دارد.
میلتون فریدمن و بسیاری از اقتصاد دانان خرد معتقدند که دخالت بیش از حد دولت و قوانین میتواند باعث اختلال یا توقف انتقال اطلاعات لازم جهت فعالیت بازارِ گردد؛ به نظر او عوامل بیرونی بسیار جدی دولت میتواند منجر به تورم، کاهش نقدینگی، رکود و بحران اقتصادی گردد. میلتون فریدمن عقیده دارد که بحران بزرگ ناشی از عوامل بیرونی بود که توسط دولت ایجاد شده بودند و در نتیجه دولت مسئول علل بحران بزرگ است.
آشنای با چند نوع بازار
بازارِ حراج
منظور از بازار حراج بازار سازمان یافته ای است که در آن قیمت ها پیوسته با تغییرات عرضه و تقاضا انطباق می یابند. مشخصات اصلی بازارهای حراج عبارتند از: اقلام و کالاهای استاندارد شده، معاملات مجهول الطرفین، و تعداد کافی خریدار و فروشنده که تضمین کننده رقابت باشند. بازارِ حراج در متون درسی الگویی برای نشان دادن رقابت در عرضه است.
بازارِ رقابتی
بازارِ رقابتی به بازاری اطلاق می شود که در آن تعداد بسیاری خریدار و فروشنده به طور مستقل مشغول داد و ستد باشند. بدینسان هیچ عضو بازارِ نمی تواند تاثیر زیادی بر قیمت بگذارد.
بازارِ سیاه
به هر بازارِ غیر قانونی در جامعه ای که در آن دولت قیمت ها را در سطح حداقل یا حد اکثر تثبیت کرده باشد بازارِ سیاه اطلاق می شود. بدین ترتیب، هرگاه حداکثر حد قیمت ها تثبیت شده باشد، معاملات ممکن است با قیمت هایی بالاتر از این سطح انجام گیرد.
بازارِ طلا
بازار مبادله طلا به صورت سکه یا شمش بازار طلا نامیده می شود. در همه مراکز مالی جهان غیر از نیویورک بازار طلا وجود دارد، ولی آزادی مبادله طلا در همه جا نامحدود نیست
بازارِ عوامل
بازار خرید و فروش عوامل تولید را بازارِ عوامل می نامند. تجزیه و تحلیل این بازارها چگونگی تعیین قیمت عوامل تولید را مشخص می کند و از این رو زمینه مناسبی برای تعیین توزیع درآمد است.
بازارِ کار
بازار کار بازاری است که در آن عرضه و تقاضا برای کار معین جهت انجام فعالیت معین، نمود می یابد و فرآیند تعیین میزان پرداخت برای کارهای مختلف دنبال می شود. افزون بر این، چگونگی تغییرات دستمزدها و جابجایی کارگران میان شغل های مختلف و مراجعه آنها به کارفرمایان مختلف نیز در این بازار انجام می گیرد.
بازارِ مشترک
بازار مشترک بازاری است که علاوه بر اعمال تعرفه مشترک خارجی و اتخاذ سیاست بازرگانی واحد اتحادیه گمرکی در پی یکپارچگی همراه با حرکت آزادانه کالاها، خدمات و عوامل تولید نیزهست.
بازارِ مکاره
بازار مکاره بازاری است که هر ازگاه برای مدتی کوتاه برپا می شود و فروشندگان و خریداران گوناگون از نقاط مختلف یک یا چند کشور برای معامله در آن گرد هم می آیند. این گونه بازارها در قرون گذشته تا قبل از عمومیت یافتن وسایل حمل و نقل جدید هنگام برگزاری مراسم مذهبی و جشن ها بر سر مهمترین گذرگاه ها تشکیل می شد و دراروپا هریک به نام یکی از قدیسان شهرت می یافت. پیدایش وسائط حمل و نقل جدید و نظام نوین داد و ستد که حمل مستمر کالا به نقاط مختلف جهان را امکان پذیر می ساخت اندک اندک از رونق بازارهای مکاره کاست، تا جایی که امروزه نمایشگاه های بین المللی جایگزین آنها شده اند.
تحقیق بازار چیست؟
اساساً تحقیق بازار مشاهده عملکرد مشتریان به منظور درک این که چیزی توجه آنها را جلب می کند و نهایتاً نتیجه گیری کردن از این مشاهدات است. Ameriean Marketing Association با بیانی رسمی تر تحقیق بازارِ را اینگونه تعریف می کند: “تحقیق بازار، جمع آوری، ثبت و تحلیل سیستماتیک و هدفمند داده ها درباره مشکلات مرتبط با بازاریابی کالاها و خدمات است.”
تعریف شکست بازار چیست؟
شکست بازار یک اصطلاح اقتصادی است و نشاندهنده موقعیت و شرایطی در بازار است که کمیت محصول مورد تقاضای مصرفکنندگان با مقدار تأمینشده از طرف تأمینکنندگان برابری ندارد. در واقع عرضه و تقاضا در تعادل نیست. این اتفاق نتیجه مستقیم کمبود برخی عوامل اقتصادی ایدئال است که از تعادل جلوگیری میکند.